![]()
RSS
POWERED BY
LoxBlog.Com
|
علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن علم ابجد پرتوی از انوار ولایت 14 معصوم قائم آل محمد(عج) است دوست داشتنی ترین مرد جهان قائم آل محمد(عج) است امامت14 نبوت14 عشق 14هر جا که هست نور هدایت بدان در سایه محمدو قائم آل محمد است نام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشید اینها دارنداز مظلومیت شیعه سوء استفاده میکنند یکی از دائشی ها گفت خجالت بکش نام ما هم در قرآن آمده پرسیدم بفرما ما قبول میکنیم فرمود ما پیروان شیطان میباشیم و نام شیطان 22 میباشد به ابجد شیطان 22 عمر هم 22 ابابکر 22 شیطان 22 مقصر 22 دشمن اسلام 22 هذیان 22 دروغ 22 نیرنگ 22 کلک 22 کید 22مکارا 22 روباه 22بدبختی 22 بدیها22منافقان 22 مجرمان 22 دشمن اسلام 22 نام ما بیشتر از نام شماست گفتم درست میفرمائید جمالتو عشق است شما خود شیطان میباشی فرمود نه من الاغ شیطانم گفتم تا شیطان الاغهایی مثل شما دارد هیچ غمی ندارد آقا وقتی قرآن چاپ میکنید روی جلد آن به علم ریاضی قرآن علم ابجد بنویسید قرآن شیعها 737-541 عمر ابوبکر = 196 ضرب 14 معصوم 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین196 کلید اسلام 196 اساس دین 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم میباشد دین اسلام 196 گذشته از 700 آیه برای امام علی(ع) طبق روایت اهل سنت درباره امام مهدی 255 آیه میباشد مهدی به ابجد کبیر مهدی 59 میباشد این آیه هم 59 حرف دارد بشمار59 و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمهٔ و نجعلهم الوارثین59 مهدی 59 حامی 59 زمین 59 ازآن 59 مهدی 59 مهدی امام 12 دوازدهم شیعیان میباشد -به ابجد صغیرصاحبان انگشت صاحبان فروع دین به ابجد امام به ابجد کبیر امام 82 مهدی هم 82 میباشد به ابجد صغیر و کبیرمهدی 82 کلمه (امام) به معناي رهبر و زمامدار الهي به صورت مفرد و جمع 12 بار در قرآن کريم تکرار شده است که مطابق است با روايات نقل شده از پيامبر اسلام (صل الله عليه و آله)از طريق شيعه وسني مبني بر اينکه تعداد امامان بعد از ايشان 12 نفر مي باشندو پیامبر فرمود هر کسی امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا خواهد رفت اصول کافی جلد 2 صفحه 17 از پیامبر سئوال شدپیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد پیام ایران 313به ابجد رمز الله 313هر سال 313 هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها=18ذالحجه" غدیرخم18سلطان18 جانشین18 بانمازا18 ابجدرازقرآن 559-541 فتنه ها=18ذالحجه"غدیرخم18 18سلطان18 جانشین18 بانمازا18با خدای18درنماز فرق سرش بسوی خدای باز شد به ابجد یونس136 مومن 136 امام علی فرمود فرزندان 74والشجرتها الملعونه74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان 74 ان من المجرمین منتقمون74والشجرتها الملعونه74 بدشمن الله 467-541 عمر ابوبکر = 74 بازم ابجد ابوبکر عمر عثمان74 امام علی فرمود فرزندان کنیزان زناکار رادر عربستان به حال خود رها کردم و بسوی کوفه و نجف آمدم وقتی پیامبروفات یافت تمام هستی او را به غارت بردند و فدک دخترش فاطمه را به ظلم از او ستاندند74 روز نگذشته دختر رسول خدا را درب خانه اش را به آتش کشیدند و موجب شهادات او گردیدند مارقین ناکسین منافقان مجرمان درب خانه یگانه کوثر قرآن را به آتش کشیدند و عمر لعنت الله علیه با لگد به درب خانه فاطمه یگانه یادگار رسول خدا را به آتش و با ضربه ای که به در وارد کرد باعث شهادت حضرت فاطمه و فرزند درون شکم آن حضرت محسن شد و یگانه دختر رسول خدا در سن 18 سالگی به شهادت رسید در 18 ذالحجه" در غدیر خم سه خلیفه عهد خود را شکستند برادران یوسف هم او را به 18 درهم فروختند عمر و ابوبکر به منافقان 18 ریال باج داد ند تا غدیرخم را کتمان کنند عدد شهرستانهای سیستان به 18 شهررسید18 شیعه یعنی حق مدارو حق پذیر در مدار حق بوود او بی نظیر میانه عاشقو معشوق رمزیست رمز الله 313 بنور امیدی 313 به یار اهل مهدی313 چشم بصیرت دارند 313 نرجس 313 ره حق 313 به نور الهی 313نورای الهی 313 بجان دینه الهی اسلامی313 با یاره الهی مهدی 313 و صیه محمد علی 313 ره حق 313 رمز الله313به مرد های الهی 313 رمز الله 313 هرسال313 روز با 52 جمعه 313 +52 = 365 روز سال 365 صاحب اصلی اهل کعبه 365 تعداد یاران امام زمان مهدی موعود (عج) یاران مهدی 313 +72 یاران امام حسین = 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 مرد عالم 385 آبروی دین محمدی 385 شیعیان کسانی که همه پیامبران الهی را از صمیم قلب دوست دارند این اوصافی که شما بیان کردی همه متعلق به سرور عالم پیشوای شیعیان قائم آل محمد (عج) امام زمان بود سلطان قهرمان عالم قدی بلند چهار شانه بازوانی با سینه ای ستبر خیبر کن چهر ای آشنا سفید گندم گون خندان مهربان که خاتم پیامبران بارها فرمود الهی من و پدرو مادرم به فدایش همه عالم فدایی اوست هر که یک بار ایشان را ببیند فدایی ایشان خواهد شد همه عالم زیبا ترین باوقار ترین نیک روی جهان را می شناسند خداوند قدرت نمایی نمود و شاه کار خلقت را آفریده یوسف پادشاه مصر بود ولی ایشان پادشاه عالم می باشد حیف مولاء نیست آید پیش ما میکند تسخیر او اندیشه ها خداوند در قرآن چندین بار از کلمه شیعه استفاده نموده اگر خودش شیعه نبود چرا فقط از کلمه شیعه استفاده نموده والله منم شیعه الله هستم تا چشم شیطان کور شود «نوالي وليکم و نعادي اعدائکم». به ابجد فتنه های دین 615-541 عمر ابوبکر = 74 فرقه نه 74 ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان باعث 74 فرقه شدن دین شدن به ابجد تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 بازم ابجد سه صغیر سه خلیفه که موجب 74 فرقه شدن دین اسلام شدند 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 والشجرتها الملعونه 74 اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ما مجرمان را انتقام خواهیم گرفت 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان74 میباشدبه ابجد بزرگترین گنا هان کبیره دین 1276 -1202 سه خلیفه عمر ابوبکر عثمان = 74 تروریست 1276-1202= 74 چرا دین اسلام 74 فرقه شد 74دوزخیان پلید دین ها 74 دوستان پلیده شیطانی 74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74 به ابجد تروریست 1276-1202= 74 بزرگترین گناهان کبیره دین 1276-1202 سه خلیفه لامذهب قاصب = 74 کافرا پلیدبی دین 74بی دینها کافران اسلام 74 تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 کسانی که باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدندابوبکر 27+22 عمر+25 عثمان = 74 قیامت دین 615 -541 عمر ابوبکر541 مجرمان دین ها اسلامه= 74 بمنافقان پلید بدین اسلام74 قیامت دین 615-541 = 74 به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه 385پیامبر فرمودهیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 فقط شیعیان قائم آل محمد علی اهل نجات دین555-541 عمر ابوبکر= 14 معصوم خانواده پیامبر اعظم محمد (ص) به ابجد راز قرآن 559-541= 18 ذالحجه" غدیر خم خداوند حضرت یونس را به سوی آنان فرستاد.او آنها را به راه راست وپرستش خدای یکتا دعوت مینمود اما آنها بر کفر خود اصرار میورزیدند.حرامیان 310گمراه دین 310 احمقهای فاسد 310 23بعد از 33 سال دعوت جز2 نفر به او نگرویدند که یکی از آندو دوست قدیمیش روبیل بود که از دانشمندان بود ودیگری عابد وزاهدی به نام ملیخا نام داشت.
هنگامی که زحمات یونس 18بی نتیجه ماند تصمیم گرفت تا مردمش را نفرین کند.روبیل به او گفت که اینکار را نکن زیرا که خداوند هلاکت آنها را نمیپسنددولی نظر ملیخا عابد 17با یونس یکی بود.در نتیجه یونس18 قومش را نفرین کرد.به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم
حضرت یونس به ابجد یونس 18 واقعه ای برایش روخ داد و مردم حرف این پیامبر بزرگ را درک نکردندو مردم نادان اموالش را غارت نموده و ایشان هم از مردم دوری نمود حضرت الیاس 18 به علم ابجد الیاس 18هم مانند حضرت یونس 18 مثل غدیر خم 18 ذالحجه" عهد شکنان منافق نادان گمراه دین ابله منافقا جاهل منافق عهد خودبا امام علی و پیامبر رادر روز 18 ذالحجه"در غدیر خم را شکستند مردم قوم حضرت یونس و حضرت الیاس و غریب پانصد سال مردم زجر و در بدری کشیدند و از خداوند طلب پوزش نمودند تا خداوند قحطی وخشک سالی را برطرف نمود اگر مردم ما امام خود حضرت مهدی(عج) را دوست داشته باشند خداوند برکات آسمانی را نازل خواهد نمود قدر این مذهب شیعه که 12 بار در قرآن آمده را بدانیدقدر این قرآن که کلمه امام 12 بار درآن آمده بدانید ؤسخن انجیل و قرآن ای انسانها از راههائی مروید که روندگان آنها بسیارند ازراهی بروید که روندگان آن کم اند "" قرآن میفرماید آنها که زیادند عقل ندارند و اکثرهم لا یعقلون اگر از روی طناب هزار نفر راه بروند قطعا" بی عقلند و پاره خواهد شد قوم هزار فرقه نباشید وامرهم بشوری با یکدیگر شورا و مشورت کنید26علی 26 امام دین 26 طناب اله26راه حق 26 علی26 ارباب اسلام 26 امام دین26بیعت 26 وصیت 26 بت شکنی 26بدوش نبی26 غدیر 26 ارباب اسلام 26 امام دین 26 جانه قرآن 26 جان محمد 26 وعتصمو بحبل الله جمیعا" ولاتفرقوا
شیعه یعنی حق مدارو حق پذیر در مدار حق بوود او بی نظیر میانه عاشقو معشوق رمزیست رمز الله 313 بنور امیدی 313 به یار اهل مهدی313 چشم بصیرت دارند 313 نرجس 313 ره حق 313 به نور الهی 313نورای الهی 313 بجان دینه الهی اسلامی313 با یاره الهی مهدی 313 و صیه محمد علی 313 ره حق 313 رمز الله 313 به مرد های الهی 313 رمز الله 313هرسال313 روز با 52 جمعه 313 +52 = 365 روز سال 365 صاحب اصلی اهل کعبه 365 تعداد یاران امام زمان مهدی موعود (عج) 313 +72 یاران امام حسین = 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 مرد عالم 385 آبروی دین محمدی 385 پیامبر فرمود منم نبی الله128 نبی الله128 بهای اله دینی128 حسین 128 کلید دین 128 اهل محمد 128کلید دین 128 امام الهی 128 بدین های الهی 128 یا با کل دین 128 جان دینی128حامیه دینه 128 کلید دین 128 آله محمد با حامی بدین128 جان دینی 128سبب دین 128 اهل محمد 128 حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128 اهل محمد128 کلید دین 128با جانه الله 128 با کله دینها 128 بهای اهل دینی 128 حسین128 سبب دین 128جانه جهانی128 یاگنج دین128موج دینی 128 امام الهی 128 کلید دین 128 سبب دین 128 دین آزاده الهی 128 حسین 128 جان دینی 128به ابجد دین خدا 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسینبهابجد دین خدا 669-541 عمر ابوبکر= 128 کلید دین 128 اهل محمد 128=حسین128 گنجینهی 128 کلید دین 128 اهل محمد 128= 12 امام پدر برادر و فرزندانحسین میباشند رسول خدا (ص) فرمود جانشینان من از اهل بیت من و فرزندان حسینمیباشندبه ابجد جان خدای 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین خلیفه خدا 1330-1202 سه خلیفه = 128 حسین 128کلید دین 128 امام الهی 128دین خدا 669 - 541 عمر ابوبکر= 128 حسین 128 جانه جهانی 128 جانه دینه 128وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین128 128 اهل محمد 128سبب دین 128 دین جانباز 128 حسین است 128 یعنی 8 ضربدر2= 16+1= 17 نماز 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء 12 امام 12+5 تن = 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء جانشین بپیامبر669-541 = 128 حسین128 دین جانباز 128 نصب خلافت الله1320-1202سه خلیفه = 128 حسین و فرزندانش از جانب خدا منصوب شدنددین آزاده الهی128 اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین 128 یاگنج دین128امام الهی 128 کلید دین 128حسین دین آزاده الهی128 اهل محمد128 ای مذهب الهی حسین 128 خلیفه خدا 1330-1202 سه خلیفه = 128 حسین 128کلید دین 128 امام الهی 128 دین خدا 669 - 541 عمر ابوبکر= 128 حسین 128 جانه جهانی 128 جانه دینی 128 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین128 128 اهل محمد 128 اهل دینی 128 موج دینه 128 امام الهی 128 کلید دین 128سبب دین 128 حسین 128 دین 64+64 = 128 دین دین حسین 128 به ابجد دین 64+64= 128 دین دین حسین128است به ابجد = دین خدا 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین 128 امام الهی 128 کلید دین 128 نبی الله128 اهل محمد 128 کلید دین 128 امام الهی 128 حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128سبب دین 128 کلید دین 128 اهل محمد128 یا گنج دین 128 امام الهی 128 کلید دین 128 سبب دین 128 جان دینی128 کلید دین 128 سبب دین 128 خلیفه خدا 1330-1202 سه خلیفه = 128 حسین دین خدا 669 - 541 عمر ابوبکر= 128 حسین وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین به ابجد ریاضی قرآن به ابجد مقصر 430+231 ابوبکر = 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم +231 ابوبکر=1202 سه خلیفه کفر اینم آیه قرآن به ابجد شان 1202 ان من المجرمین منتقمون1202 ابجد ابوبکر عمر عثمان 1202بکافران محض 1202 ارتش کفار1202 به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی541 آفتین 541 عداوتین 541 قاتلی 541 دشمنه اسلامی 541 عمر ابوبکر541 بقرآن اگر یهودی ها میدانستند شیعه هزار برابر بالاتر و شریف تر از دین یهود ماقبل تاریخ خجالت بکشید یهودی ها 600 پیامبر خود را سر بریدند یعنی احمق تر از امت یهود در تاریخ نخواهد آمد آدم اینقدر کودن بیشعور باشه که بجای پرستش خدا مجسمه و گوساله باشد دروغ میگویند حضرت موسی را هم قبول ندارند مسیح را نپذیرد و محمد(ص) قائم آل محمد (عج) را نشناسد صاحب سخنی که بر سخن آگاه است اول سخنش بنام بسم الله است به ابجد بسم الله الرحمان الرحیم 786-541 عمر ابوبکر= 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 فاطمه و علی میباشندیاران مهدی 313 رمز الله 313 +52 هر سال 52 جمعه با 313 روز داریم52+313 = 365 روز سال 313 رمز الله 313 +72 شهید کربلاء = 385 شیعه نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام هیچ فرقه ای در قرآن نیامده که نیامده همه باطل و تو در آوردی میباشندو فقط شیعه12 امامیه بحق میباشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن علم ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام385 دینه حق اسلامی 385گوهر بحق دین385براه دین حق385 باعقل کل اسلام385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385موسی به هارون 385فلسفه دین الله 385آبروی دین محمدی 385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385دین حق اسلامی385دین ناب الله محمد علی 385 با اسلام ناب محمد علی 385 شیعه میباشد پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از خانواده من میباشند امامت و تشیع غدیر پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر310+231 ابوبکر = 541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 مجرمین بدین اسلام 541 مرگ کافر 541 عداوتین 541 قاتلی 541 عمر ابوبکر 541به ابجد ظالم 971- 430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 مرگ کافر 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541منافقان پلیده دین 541 با ناکس های اهله قرآن 541مقصرا دین الهی 541 نامردان اصلی دین 541بنامردان قاصب 541 مردان گمراه541 فاجران دین اسلامی 541 مجرمین بدین اسلام 541 دشمن بدین اسلام 541 مردان گمراه 541 احمقان فاسد دین اسلام 541 کافر پلید دین اسلام 541 مقصرا دین الهی 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541 به اولین قاصبان احمق پلید 541 نامردان اصلی دین 541 به ابجد آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541آفتین 541اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541منافقان پلیده دین 541 با ناکس های اهله قرآن 541مقصرا دین الهی 541 نامردان اصلی دین 541بنامردان قاصب 541 مردان گمراه541 فاجران دین اسلامی 541 مجرمین بدین اسلام 541 دشمن بدین اسلام 541 مردان گمراه 541 احمقان فاسد دین اسلام 541 کافر پلید دین اسلام 541 مقصرا دین الهی 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541 به اولین قاصبان احمق پلید 541 نامردان اصلی دین 541 به ابجد آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541آفتین 541فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 میباشند541فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 میباشند قرآن351 خبیث امت 1553 خبیث امت 1553-351 قرآن=1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 سوره سجده آیه 22 میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت میکنیم به ابجد شیطان 22 مقصر 22 عمر 22 ابابکر22دشمن اسلام 22 بدبختی 22 ملحد22 لعنت 22 نیرنگ 22 دروغ 22 کلک 22 کید 22 روبا 22 مکارا 22ابلفاسد 22 منافقان 22 مجرمان 22 ملحد 22 لعنت 22 در آتشه 22 دوزخه 22 شیطان 22عمر22ابابکر 22 بدبختی22مقصر22 لعنت 22 ملحد22 دشمن اسلام 22 عمر 22 ابابکر 22 منافقان 22 مجرمان 22
به ابجد ستمکارترین انسان 1743- 1202 عمر ابوبکرعثمان= 541عمر ابوبکر 541 به ابجد دروغگوبه ابجد دروغگو 1216 -14 معصوم = 1202 عمر ابوبکر عثمان دروغگو بوده اند دروغگو کل اسلام 1398-196 ضرب 14 معصوم = 1202 دروغگو عمر ابوبکر عثمان 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 خبیث امت 1553-351 قرآن=1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 سوره سجده آیه 22 به ابجد شیطان 22 مقصر 22 عمر 22 ابابکر22 بدبختی 22 ملحد22 لعنت 22 نیرنگ 22 دروغ 22 کلک 22 کید 22 روبا 22 مکارا 22 منافقان 22 مجرمان 22این سه خلیفه گند شو در آوردند فـاصـلـه جـحـفه تا مکه تقریبا 250 و تا رابغ 26 کیلومتر است و در آن غدیرى بوده است که آب گـنـدیـده ومـسموم آن قابل استفاده مسافران نبوده و قافله ها در آن وادى توقف نمى کردندگـویا به همین دلیل خم نامیده شده است چراکه خم به هر چیز فاسدى گفته مى شود که بدبو باشد قفس مرغ رانیز به همین دلیل خم مىگویند غدیر نام منزلگاهى است كه سه روز راه تا مكه فاصله دارد.سه ملعون به مکه نرسیدند عهد خود را شکستند 310با فراموش کار 851 - 541 عمر ابوبکر=0 1 3 عمر310 گمراه دین 310منکر 310 کفری 310 نیرنگ310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دزدان فدکه فاطمه 310 ابله منافقا 310 جاهل منافق310 دلیل نفاق 310 عمر 310 گمراه دین310 ناحق عالمی310 کفری 310 منکر 310منافق پلید310 جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 عمر 310 310 با فراموش کار 851 - 541 عمر ابوبکر=0 1 3 عمر 310 چلپاسه خوری ابله 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 ابله منافقا 310 عمر 310 یکی از آرزوهای عمر این بود دست زیر هر سنگ بکند دوتا چلپاسه چاغ باشد وقتی آیه شراب نازل شد عمر فرمود گمان نکنم از پس این یکی بر بیایم و تا آخر عمر شراب را ترک نکرد موقع مرگ هم به او شراب مویز خوراندندشرابخورا را به بهشت راه نمیدهند الکلی در جهنم خوب میسوزد عمر 310 ناحق عالمی 310ناحق عالمی 310 هر کسی310 ناحق عالمی 310 گمراه دین 310 عمر 310 ناحق عالمی 310باشد ده سال بیشتر زنده نخواهد ماند ابوبکر دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت و ناحق عالمی با قلدری جای 231 ابوبکر 231احمق ملحد 231کج فهم ملحدا 231جاه طلب نادان دینی 231 احمق ملحد 231رکب وبا 231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان احمق ملحد 231نفاق231 عمر جای ابوبکر را قصب کرد به ابجد مقصر 430 +231 ابوبکر = 661 عثمان به ابجد 310حرامزاده پلید 310 رمع 310 عمر 310 ناحق عالمی310 ابله منافقا 310 جاهل منافق310 جاهل منافق 310نیرنگ310 مکری 310 کفری 310 عمر310 جهل عرب 310 جاهل منافق310 ابله منافقا 310 معادله ظالم و مقصر زیباترین معادله تاریخ ادیان اسلام میباشد
ظالم 971 -430مقصر = 541 ابجد ابوبکر و عمر 541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 مرگ کافر 541 دشمنه اسلامی541 فتنه ها 541 اهله شر 541اولین قاصب دینه 541 مجرمین دین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلامه 541 فاجران دین اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541مقصر430+231 ابوبکر = 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم 971- 430 مقصر = 541عمر ابوبکر 541 دشمن اسلامی 541 فتنه ها 541 آفتین 541 عداوتین 541 به دست میآید معادله ظالم و مقصر 22 مرحله شیطانی دارد من از خار سر دیوار دانستم بناحقی خار دین 865 -541 = 4 2 3 معادله ظالم و مقصر همینطور گردشی میچرخد و فقط نام عمر ابوبکر عثمان در می آیدبه ابجد صغیر به ابجد شیطان 22 عمر 22 هذیان 22 ابابکر 22دشمن اسلام 22 22شیطان 22 ابابکر 22 مقصر 22عمر 22 هذیان 22 بدبختی 22 درآتشه 22 دوزخه 22 مجرمان 22 منافقان 22 دروغ 22 نیرنگ 22 کلک 22 کید 22 روبا 22 مکارا 22 عمر 22 ابابکر22 بخبیث22 دشمن اسلام 22 عمر 22 سست ایمان 22 ابابکر 22 دشمن اسلام22 مجرمان22نابحقه 22بناحقه 22عمر 22ابابکر 22منافقان 22مجرمان 22 آیه 22سوره سجده ابجد ابوبکر عمر عثمان 74میباشد ان من المجرمین منتقمون74 چرا دین اسلام 74 فرقه شد ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد ان من المجرمین منتقمون 74 والشجرتها ملعونه 74 مجرمان22 منافقان 22 کور22 بدبختی 22 بدیها 22 ملحد 22 لعنت 22 در آتشه 22 دوزخه 22 به ابجد محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 علی 110 دین الهی 110 +92 محمد = 202 ابجد محمد و علی فاصله غدیر خم تا مکه 202 کیلومتر است5 انگشت داری به دست این نشانه 5 تن است پیامبر فرمود اصول دین 5 بوود تا نشوی تو بی خرد اول توحید دوم عدل سوم نبوت چهارم امامت پنجم معاد روز قیامت 5انگشت داری به دست این نشانه 5 تن است 14 بند انگشت داری به دست این نشانه14 معصوم شیعه است
امامت يكى از مسائل اساسى و زيربنايى مذهب تشيع است. امامت از ديدگاه تشيع، زعامت و رهبرى امت در امور معاش و معاد مىباشد (1) كه مسالهاى سياسى - دينى بشمار مىرود و از روز نخست، شيعه بر آن پايدار مانده و پيوسته در حال مبارزه با سلطههاى جور بوده است. امام، از نظر شيعه يك رهبر سياسى و پيشواى دينى به حساب مىآيد كه هر دو سمت را با هم جمع كرده و هر دو جهت را عهدهدار است. شيعه از روز نخست، در تمامى حركتها و اقدامات سياسى خود، حتى مانند پذيرفتن زمامدارى و ولايت از جانب خلفاى وقت، از امام معصوم عصر خويش دستور مىگرفتند، يا رخصت دريافت مىداشتند و اين بدين معنى بود كه امام عصر خويش را رهبر سياسى به حق مىدانستند. و امامان نيز همواره خلفا را غاصب حق خويش مىشمردند. پيامبر اسلام، با بدست آوردن قدرت و نيروى مردمى، دو عمل سياسى چشمگير انجام داد، يكى تشكيل امت و ديگر تاسيس دولت. پيامبر اسلام با مطرح كردن برادرى اسلامى، يك وحدت ملى منسجم و مستحكم بر پايه و اساس دين بوجود آورد كه اين خود يكى از بزرگترين كارهاى سياسى او بود كه با تلاش فراوان انجام گرفت و اين وحدت ملى به نام «امت اسلامى» هنوز پابرجاست و از اساسىترين پايهها در جهتدهى به سياست اسلامى به حساب مىآيد. مساله تشكيل دولت و برقرارى پيمانهاى سياسى و انتظامات داخلى و ساختار ادارى و اجتماعى كه پايهگذارى آن در عهد رسالت انجام گرفت و سپس ادامه و توسعه يافت، همگى از يك انديشه سياسى اسلامى برخاسته كه پيامبر اكرم پايهگذار آن بوده است. همه جنگها و صلحها و قراردادهاى منعقده با قبائل و كشورها كه در عهد رسالت انجام گرفت، و خلفاى پس از وى بر همان شيوه رفتار مىكردند، حاكى از ديد سياسى است كه از شريعت اسلام نشات گرفته و ريشه دينى و الهى دارد. رهبرى پيامبر برخاسته از مقام نبوت اوپيامبر اسلام كه خود زعامت امت را بر عهده داشت، علاوه بر پيشواى دينى، رهبر سياسى نيز به شمار مىآمد و اين سمت را برخاسته از نبوت خويش مىدانست و به حكم «النبى اولى بالمؤمنين من انفسهم» (2) فرمان حكومت را از جانب خدا دريافت كرده بود و اين اولويت بر انفس، همان ولايت عامه و زعامت سياسى است كه از مقام نبوت او برخاسته است. امام صادق (ع) در اين زمينه مىفرمايد: «ان الله ادب نبيه فاحسن تاديبه فلما اكمل له الادب قال: «و انك لعلى خلق عظيم» . (3) ثم فوض اليه امر الدين و الامة ليسوس عباده. . .» . (4) خداوند پيامبر را تا سر حد كمال تربيت نمود، لذا او را به شايسته ترين كمالات ستود. آنگاه امر شريعت و مردم را بدو سپرد تا بندگان خدا را رهبرى كند و سياستمدارى را به دست گيرد. خواهيم گفت كه بيعت در عهد رسالت، تنها يك وظيفه دينى و سياسى است كه به منظور فراهم شدن نيرو و امكانات براى مقام زعامت، انجام مىگرفته، نه آنكه بيعت كنندگان او را براى زعامت برگزيده و به اختيار و انتخاب خود زعيم قرار داده باشند. بلكه زعامت پيامبر به حكم قرآن ثابت بود و مردم موظف بودند با او بيعت كنند، تا امكانات رهبرى براى او فراهم باشد. پيامبر اكرم به همين منظور از مهاجرين و انصار بيعت مىگرفت، تا پايه هاى دستگاه سياسى و انتظامى خود را مستحكم سازد و بر مسلمانان واجب بود كه اين نيرو را در اختيار او بگذارند. با اندك مراجعه به زندگى سياسى پيامبر اكرم، اين نكته روشن مىگردد كه پيامبر خود را از جانب خدا رهبر سياسى امت مىدانست و به مردم هشدار مىداد كه به حكم وظيفه بايد با او همكارى كنند و بيعت كه رسم عربى بود و تعهد بيعت كنندگان و وفادارى آنان را میرساند، به همين منظور انجام مىگرفت. در بيعت «عقبه ثانيه» كه شب هنگام، در دامنه كوهى بدور از چشم 1274 پلید مشركين قريش 1274- 72 فرقه = 1202 اینم آیه قرآن ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر+661 عثمان = 1202 پلید مشرکین قریش ، با مردم مدينه - كه قبلا اسلام آورده بودند - انجام گرفت، پيامبر - خطاب به آنان - گفت: بيعتى را كه با شما انجام میدهم، به هدف حمايت و پشتيبانى از من است تا همانگونه كه از جان و مال و ناموس خود دفاع مىكنيد، از من نيز دفاع كنيد. آنان - كه 73 مرد و 2 زن بودند - گفتند: ما براى حمايت از تو تا پاى جان ايستاده، بيعت مىكنيم، ما فرزندان جنگيم چونان حلقهاى تو را در بر مىگيريم. در آن ميان، يكى از بزرگان انصار به نام «ابوالهيثم بن التيهان» گفت: اى رسول خدا، ميان ما و قبائل يهود كه پيرامون مدينه سكنى گزيده اند، پيوندهاى نظامى بسته شده و با اين پيوند كه با تو میبنديم، آن پيوندها گسسته میشود. از اين پس تو نيز نبايد ما را رهاسازى كه تنها بمانيم و با يهود درگير شويم. پيامبر (ص) تبسمى فرمود و گفت: از اين پس شما از من هستيد و من از شما هستم، میجنگم با آنكه جنگيديد، و میسازم با آنكه ساختيد. از جان گذشتن و فداكارى نمودن از جانب شما، و ما با هم پيوند خورده و گسستنى نيست. آن گاه همگى اعلام وفادارى همه جانبه نموده، با او بيعت كردند. سپس پيامبر (ص) فرمود: دوازده نفر از ميان خود معرفى كنيد تا نمايندگان شما باشند و به واسطه آنان دستورات صادره ابلاغ گردد. پس هفت نفر از قبيله «خزرج» و سه نفر از قبيله «اوس» معرفى شدند. (5) اين بيعت، كه در سال پيش از هجرت انجام گرفت، هدف آن تنها تشكيل يك دستگاه سياسى - نظامى مستحكم بوده، كه بر اساس پايه هاى مردمى استوار باشد. و پيامبر اكرم (ص) اين امر را جزئى از رسالت خود مىدانست كه به حكم وظيفه رسالت خويش انجام مىداد. اين همان «حكومت دينى» است كه يك پيامبر به حكم وظيفه پيامبرى انجام مىدهد. اساسا پيامبر كه خود، آورنده شريعت است، خود را شايسته ترين افراد براى ضمانت اجرائى آن مىداند و عقلا و عادتا نبايد منتظر بماند تا پيروان او، او را بر اين سمت بگمارند. بنابراين - بسيار كوته نظرى است كه برخى پنداشته اند كه پيامبر اسلام به دليل پيامبر بودن، زعامتسياسى امت را بر عهده نگرفت، بلكه مردم چون او را شايستهترين افراد خود ديدند، براى اين سمتبرگزيدند. در روز غدير خم كه پيامبر اكرم (ص) مولا امير مؤمنان (ع) را به مقام خلافت و ولايتبر امت منصوب نمود، براى آن كه خاستگاه دينى اين حق را ارائه دهد، به مقام ولايت خود - كه منشا دينى داشته - اشاره نمود و فرمود: «الست اولى منكم بانفسكم» كه اشاره به آيه كريمه «النبى اولى بالمؤمنين من انفسهم» مىباشد يعنى آيا من، به حكم خداوند ولى امر شما نيستم؟ ! گفتند: بلى يا رسول الله. آرى، تو ولى امر ما هستى. آن گاه - پس از گرفتن اعتراف و پاسخ مثبت - فرمود: «فمن كنت مولاه فهذا على مولاه» يعنى: منشا ولايت من و على يكى است و مقام زعامتسياسى هر دوى ما از مقام حاكميت دين برخاسته است. پس از آن از مردم به حكم وظيفه دينى، بيعت گرفت. مساله خلافت از منظر على (ع)مولا امير مؤمنان (ع)در محراب کعبه به دنیا آمد و در محراب نماز به شهادت رسید علی در کعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست همواره از حق غصب شده خود شكوه داشت و مقام خلافت و زعامت سياسى را از آن خود میدانست. در خطبه «شقشقيه» خلافت را حق موروثى خود مىداند، كه از دست او ربوده اند، تا آنجا كه مىگويد: «فصبرت و فى العين قذى، و فى الحلق شجى، ارى تراثى نهبا» . (6) شكيبايى نمودم در حالى كه از فزونى اندوه، مانند كسى بودم كه در چشم او خاشاك باشد، يا در گلوى او استخوانى آزاردهنده باشد، زيرا مىديدم كه حق موروثى من به تاراج رفته. بر روى كلمه «تراث» دقتشود. حضرت، خلافت را ميراث خود مىداند، يعنى اين حق او بوده كه از پيامبر (ص) به او ارث رسيده است. نه آن كه پيامبر (ص) شخصا به او داده است. و اين مىرساند كه منشا حق ولايت پيامبر كه همان حاكميت دين بود كاملا به او انتقال يافته و او بر اساس حق حاكميت دين، حق ولايتبر مسلمين را دارا مىباشد و از اين رو، اشغالگران اين مقام، غاصب به شمار مىآيند. در جاى ديگر مىفرمايد: «فنظرت فاذا ليس لى معين الا اهل بيتى، فضننتبهم عن الموت. فاغضيت على القذى، و شربت على الشجى، و صبرت على اخذ الكظم، و على امر من طعم العلقم» (7) . رو به رو شدم آنگاه كه ياورى نداشتم جز خاندانم، و بر جان آنان ترسيدم، از اين رو چشم پوشى كردم و هرگونه ناگوارى را تحمل نمودم، كه از هر تلخى تلختر بود. امير مؤمنان (ع) پس از بيعت مردم با او، با اشاره به اينكه خلافت را حق خود مىدانسته است، فرمود: «لا يقاس بآل محمد (ص) من هذه الامة احد، و لا يسوى بهم من جرت نعمتهم عليه ابدا، هم اساس الدين، و عماد اليقين. اليهم يفىء الغالى، و بهم يلحق التالى. و لهم خصائص حق الولاية، و فيهم الوصية و الوراثة. الآن اذ رجع الحق الى اهله، و نقل الى منتقله» . (8) از اين امت كسى را با آل محمد (ص) نتوان سنجيد و هرگز نمىتوان پرورده نعمت ايشان را در رتبه ايشان دانست. آنان پايه دين و ستون يقيناند. هر كه از حد درگذرد به آنان باز گردد، و آن كه وامانده، به ايشان پيوندد. حق ولايتخاص ايشان است و سفارش و ميراث پيامبر از آن ايشان است. اينكه حق به شايسته آن بازگشته و به جايگاه خود منزل كرده است. جمله اخير اين عبارت چنين مىرساند كه اكنون، حق خلافتبه جايگاه خود بازگشته است. ابن ابى الحديد مىگويد: لازمه اين كلام آن است كه پيش از اين جايگاه خود را نداشته استسپس مىگويد: ولى ما آن را تاويل مىبريم و چنين مىفهميم كه على (ع) در اين سخن، تنها شايستگى خود را گوشزد مىكند (9) . عبد الله بن مسعود، صحابى معروف جليل القدر، گويد: پيامبر اكرم (ص) به من گفت: اى پسر مسعود، اكنون آيهاى بر من نازل شد و اين آيه را تلاوت فرمود: «و اتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصة» (10) بپرهيزيد آتش فتنهاى را كه فقط دامنگير ستمگران نخواهد گرديد، بلكه همه را فرا مىگيرد. آنگاه فرمود رازى را با تو در ميان مىگذارم و آن را به وديعتبه تو مىسپارم، زنهار كه آن را درست فراگير و به موقع آن را فاش ساز. اين آتش فتنه را دشمنان اسلام در هنگام ستيز با على، بر پا مىكنند. بدان، هر كه با على دشمنى كند، همانند آن است كه نبوت مرا انكار نموده و بلكه همه نبوتها را منكر خواهد بود. يعنى چنين كسى با شريعت دشمنى ورزيده، تيشه به ريشه دين مىزند. كسى از آن ميان به ابن مسعود گفت: آيا تو اين سخن را از پيامبر (ص) درباره على شنيدهاى؟ گفت: آرى. گفت: پس چگونه از جانب كسانى كه حق او را غصب كردهاند، منصب ولايت را پذيرفتهاى؟ ابن مسعود، گفت: راست مىگويى، سزاى كار خود را ديدم و از امام خود رخصت نگرفتم. ولى دوستان من، ابوذر و عمار و سلمان، هنگام پذيرش ولايت، از امام خود رخصت مىگرفتند. و من اكنون استغفار مىكنم و توبه مىنمايم (11) . ملاحظه مىشود، آن كسى كه بزرگان شيعه، او را به امامت مىشناختند على (ع) بود و آنان بر خود لازم مىدانستند كه در فعاليتهاى سياسى از او استجازه كنند و در واقع، على آنان را به آن مقام منصوب نمايد، گرچه به ظاهر از طرف ديگران منصوب شده باشند. بنابراين مساله «امامت» در اصل يكى از اساسىترين پايههاى مكتب تشيع را تشكيل مىدهد و فلسفه وجودى تشيع در مساله امامت تبلور مىيابد و تشيع بدون امامت، جايگاه خاص خود را از دست مىدهد، زيرا تمامى فرقههاى اسلامى نسبتبه خاندان نبوت و عترت (ع) محبت مىورزند و اخلاص و مودت دارند. ولى اين دليل تشيع آنها نيست، زيرا آنان امامت و زعامتسياسى اهل بيت را آن گونه كه شيعه معتقد است، نپذيرفتهاند. از اين رو، مكتب تشيع، مكتبى است كه مساله حكومت و رهبرى سياسى را، از متن دين و برخاسته از دين مىداند و بدين جهت در عصر غيبت، كه با نبود امام معصوم روبروست، به سراغ نواب عام او مىرود و چشم به چهرههاى پرفروغ فقها دوخته است، زيرا آنان را شايستهترين جانشينان امام معصوم مىداند. بنابراين، مطرح كردن مساله جدايى دين از حكومت، از جانب كسانى كه در سايه مكتب تشيع آرميدهاند، شگفتآور و مايه تاسف است. يكى از نويسندگان - كه سابقه حوزوى نيز دارد - چنين مىنويسد: «خلافتيك مقام سياسى - اجتماعى است كه واقعيتى جز انتخاب مردم در بر ندارد، منتها گاهى اتفاق مىافتد كه مردم آن قدر رشد و دانائى پيدا كردهاند كه پيامبر يا امام خود را آگاهترين و با تدبيرترين افراد در امور كشوردارى و روابط داخلى و خارجى سرزمين خود يافته و او را براى زمامدارى سياسى - نظامى خود انتخاب مىكنند، مانند بيعتبا نبى اكرم زير شجره «لقد رضى الله عن المؤمنين اذ يبايعونك تحت الشجرة» (12) و مانند انتخاب حضرت على (ع) در نوبت چهارم خلافت، پس از رحلت نبى اكرم (ص) و گاهى ديگر در اثر عدم رشد سياسى و اجتماعى جامعه و يا به علت گردبادهاى سياسى به اين گونه انتخاب احسن موفقيت پيدا نمىكنند. اكنون خوب واضح است كه آيين كشوردارى نه جزئى از اجزاء نبوت است و نه در ماهيت امامت - كه همه دانايى است - مدخليت دارد» . (13) اين گفتار كاملا با ديد تشيع در امامت منافات دارد. متكلمين بزرگ جهان تشيع به اتفاق، مقام امامت را نوعى رهبرى سياسى - دينى تعبير كردهاند و لزوم و ضرورت آن را براى برقرارى نظم و سلامت جامعه از راه قاعده «لطف» اثبات مىكنند. خواجه نصير الدين طوسى در كتاب «تجريد الاعتقاد» - كه از معتبرترين متون درسى اعتقادى حوزههاى شيعه بشمار مىرود - مىگويد: «الامام لطف: فيجب نصبه على الله تعالى تحصيلا للغرض» . و در كتاب «فصول العقائد» همين مضمون را مشروحتر كرده و مىنويسد: لما امكن وقوع الشر و الفساد و ارتكاب المعاصى من الخلق، وجب فى الحكمة وجود رئيس قاهر آمر بالمعروف ناه عن المنكر، مبين لما يخفى على الامة من غوامض الشرع، منفذ لاحكامه، ليكونوا الى الصلاح اقرب، و من الفساد ابعد، و يامنوا من وقوع الشر و الفساد، لان وجوده لطف، و قد ثبت ان اللطف واجب عليه تعالى، و هذا اللطف يسمى امامة، فتكون الامامة واجبة» . خلاصه اين استدلال چنين است كه اسلام، به منظور ايجاد نظم و سلامت جامعه، احكام و تكاليفى مقرر كرده كه ضمانت اجرايى شايسته نياز دارد. و از باب قاعده «لطف» از مقام حكمت الهى نشات گرفته است و بر خداوند است كه شايستگان مقام اجرائى را نيز به مردم معرفى كند، تا مردم در سايه رهنمود شرع، امام و پيشواى دينى و سياسى خود را بشناسد و با او بيعت كنند. امام و پيشوا - كه عهدهدار برقرار نظم و مجرى احكام انتظامى در جامعه باشد - تفسيرى جز رهبرى سياسى - دينى نخواهد داشت، كه از جانب شرع، شخصا به صورت تعيين يك فرد معين، يا وصفا با اعلام ويژگيهاى فرد شايسته معرفى مىگردد. دليل حكمتمبناى كلام اسلامى بر اساس حكمت استوار است و ضرورت فرستادن پيامبران و اديان آسمانى از مقام حكمت الهى نشات گرفته و قاعده «لطف» كه پايه تمامى مسائل كلامى است، نمايانگر حكمت و فياضيت على الاطلاق حضرت حق تعالى مىباشد. خداوند، فياض على الاطلاق است و بر وفق حكمت، فيض خود را شامل همه خلائق و آفريدهها مىسازد. خداوند كه فيض شريعت را - بر اساس حكمت - بر انسان ارزانى داشته و راه را از چاه براى او مشخص ساخته، به حكم ضرورت عقل بايستى ضمانت اجرايى آن را نيز مشخص كرده باشد خواه نصا، چنانچه در دوران حضور معصوم بوده است، يا وصفا، چنانچه در عصر غيبتبوده و هست. زيرا همانگونه كه در علم كلام گفتهاند و در گفتار ابن ابى الحديد بدان اشارت رفت، تنها نشان دادن قبح قبيح و وعد و وعيد نمىتواند بازدارنده باشد. مگر آنگاه كه قدرت قاهره ناظر بر جريان و عهدهدار اجراى عدالت وجود داشته باشد. البته اين مسؤوليتبر عهده كسانى بايد باشد كه شايستگى لازم را دارا باشند، و شرائط آن را عقل و شرع مشخص مىسازد. تعيين شايستگان اين مقام نيز از طريق شناسايى و بيعت مردم انجام مىگيرد، چنانچه در جاى خود از آن سخن مىگوييم. البته روى سخن با كسانى است كه شريعت را به عنوان يك نظام پذيرفتهاند كه براى تنظيم حيات و تامين سعادت انسان در دنيا و آخرت آمده است و شريعت را فيض الهى دانستهاند كه طبق قاعده لطف بوده و از مقام حكمت الهى سرچشمه گرفته است. لذا همين قاعده لطف و مقام حكمت اقتضا مىكند كه صلاحيتهاى ضامن اجرايى شريعت را نيز تبيين كند و رهنمودهاى لازم را در اين باره ارائه دهد و اين خود، به معناى دخالت مستقيم دين در سياست و سياستمدارى است، و دليل بر آن است كه انتخاب مطلق در كار نيست. خلافت از ديدگاه اهل سنتاز ديدگاه اهل سنت نيز، مساله خلافت از متن دين برخاسته و يك ضرورت دينى به شمار مىرود، بدين معنى كه بر مسلمين واجب است كسانى را كه شايستگى لازم را دارند، براى زعامت سياسى خود برگزينند و اين يك تكليف و وظيفه شرعى است. در «عقائد نسفيه» چنين آمده است: «و المسلمون لا بد لهم من امام يقوم بتنفيذ احكامهم، و اقامة حدودهم، و سد ثغورهم، و تجهيز جيوشهم، و اخذ صدقاتهم، و قهر المتغلبة و المتلصصة و قطاع الطريق، و اقامة الجمع و الاعياد، و قطع المنازعات الواقعة بين العباد، و قبول الشهادات القائمة على الحقوق، و تزويج الصغار، و الصغائر الذين لا اولياء لهم، و قسمة الغنائم . . . و نحو ذلك من الامور التى لا يتولاها آحاد الامة» (19) . اين استدلال عينا همان استدلالى است كه شيعه براى امامت اقامه مىكنند و هر دو گروه، مساله امامت را يك ضرورت دينى مىشمرند و آن را برخاسته از نظام حكمتشريعت مىدانند، با اين تفاوت كه شيعه، تعيين امام را به وسيله نص مىداند، زيرا عصمت را در امام شرط مىداند، ولى اهل سنت چون لياقت و عدالت را كافى مىدانند، شناسايى اهل حل و عقد (خبرگان) و معرفى فرد شايسته از سوى آنان به مردم به منظور بيعت عمومى را كافى دانستهاند. همان روشى كه شبيه شيوه انتخابى شيعه در دوران غيبت است. لذا تفتازانى در توضيح ضرورت ياد شده مىگويد: «لم لا يجوز الاكتفاء بذى شوكة فى كل ناحية، و من اين يجب نصب من له الرئاسة العامة» . چرا به صاحبان قدرت محلى اكتفا نشود، و واجب باشد، كسى را براى رياست عامه منصوب نمود؟ در جواب مىگويد: «لانه يؤدى الى منازعات و مخاصمات مفضية الى اختلال امر الدين و الدنيا، كما نشاهد فى زماننا هذا. . .» . زيرا تمركز نگرفتن زعامتسياسى و تعدد مراكز تصميمگيرى به درگيريها و برخوردها منتهى مىشود و موجب اختلال در امر دين و دنيا مىگردد. چنانچه امروزه ما شاهد آن هستيم. (20) با مراجعه به كتب كلامى اهل سنتبه خوبى اين مساله روشن مىگردد كه امر امامت و زعامت عامه، يك امر ضرورى دينى است، و از متن نظام اسلامى برخاسته و هدف، حكومت دين و اجراى احكام انتظامى اسلام است كه جز بر دست صالحان امكانپذير نيست. از همين رو اهل سنت، خلافت واقعى و امامت و زعامت راستين امت را تا سى سال - پايان خلافت على (ع) - مىدانند. نجم الدين نسفى در اين باره مىگويد: «و الخلافة ثلاثون سنة، ثم بعدها ملك و امارة» . سعد الدين تفتازانى در اين باره روايتى از پيامبر اكرم (ص) مىآورد كه فرمود: «الخلافة بعدى ثلاثون سنة، ثم يصير بعدها ملكا عضوضا» (21) . ابن اثير در «النهاية» گويد: عضوض - از ريشه عض (با دندان فشردن) است و كنايه از فشارها و ستمهايى است كه از جانب حاكمان بر مردم وارد مىشود. خلاصه آن كه امامت و زعامتسياسى در عهد رسالت، به اتفاق آراى همه اهل اسلام، با انتخاب مردم نبوده و بيعت تنها يك وظيفه و تكليف بوده تا امكانات ولى امر را فراهم سازند. و زعامتسياسى پيامبر (ص) از مقام نبوت او برخاسته بود، او آورنده شريعتبود و خود بايد ضامن اجراى آن مىبود. و در دوران پس از وى كه مساله خلافت مطرح مىباشد، شيعه همچنان تا پايان عصر حضور، امامت را با نص مىداند و بيعت را يك وظيفه مىشناسد، ولى در عصر غيبت، نقش بيعت را نقش تشخيص و انتخاب اصلح در سايه رهنمود شرع مىداند كه اين نقش را اهل سنت نيز، از همان روز پايان عهد رسالت، براى بيعت و انتخاب اصلح قائلاند. به هر تقدير، مساله رابطه دين و سياست، يك اصل حاكم بر نظام اسلامى به شمار مىرود. پىنوشتها1. علامه حلى در باب حادى عشر - فصل ششم - مىگويد: «الامامة رئاسة عامة فى امور الدين و الدنيا. . . نيابة عن النبى (ص) و هى واجبة عقلا، لان الامامة لطف. . . و هو واجب (على الله) . . . حقیقت نقطه سرِّی است الهی، که نه به لفظ ادا می شود و نه به صورت ونه به اشاره و نه موصوف به صفتی است و نه ملون به رنگی و نه محدود به حدی بلکه، محجوب از حواس است. چنانکه در عین "پیدایی پنهان" و در عین "پنهانی عیان" است. نظرات شما عزیزان: الله 18 سلطان 18 جانشین 18 مکتب18 جانشین 18 بدین 18 الله 18+64 دین = 82 امام 82 مهدی 82 جانشین حضر ت محمد ابن عبدالله 110 علی 110 جانشین اصلی آخرین پیامبر الهی 110 خلیفه اول امام واقعی امشب شب قدرمی باشد23مهدی23رهبر23 طبیب23 الگوی 23جهان اسلام 23جانشینه 23 اصلی23ناب الله23 آئین23ملائک سنگ کیسه صفرا اگه می خوای نمیری نخور نمکو روغنو شیرینی قی کردن بهترین دوای جسم میباشد قی کردن از تجمع سنگ در کیسه صفراء جلو گیری می کند وقتی کیسه صفرا پر ش به ابجد53 صلوات برمحمد53 احمد 53 علی26+27 فاطمه = 53 آل طاها آل یاسین53امام جانشین پیامبر53 شهید 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319راه الهی الله 319 شهید 319 فلسفه دین 3319 سردار سلیمانی آیا وقت آن نرسیده تا جنایتکاران را سر جایشان بنشانیم نام تو اسم اعظم پروردگار است منتخب رسول ابن عم نبی عم یتساءلون عن نباء العظیم الذی هم فیه مختلفون ثم دین الله اصل اسلام 59 مهدی 59 دین واقعی اسلام 59 دین الله شیعه59 شیعه اصل اسلامه59دین واقعی اسلام59 چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟ «ث ، ج ، خ ،ز ، ش ، ظ ،ف» ظالم عالم مقصر عالم کیست بدبخت عالم کیست مذهب عالم کیست 740اندیشه شیطان740مقصرعمر740 مذهب الله محمد53فاطمه علی53سعادتمند ترین 53اهل بیت پیامبر53احمددین نمونه الله 53 53دین کامل الله 53 چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟«ث ،ج ،خ ،ز،ش،ظ،ف» قدرت علمی امام مهدی میتواند عرش رابه لرزه درآو رهبر آسمانی الله 59مهدی 59آخرین امام دین اسلام59 دین الله 34+25 اصل اسلام=59 مهدی59دین واقعی اسلام59 دین۶۴ الله محمدعلی۶۴جانشین محمدعلی۶۴دین۶۴الله محمدعلی۶۴تنها برگزیده دین۶۴نماینده غدیری۶۴ اصحاب یمین بیماری های سگ مهمترین بیماری سگ میرینه تو خونه بوگندشم میمونه فرمانده دلاور دین اسلامی 110 علی 110 دین الهی 110ریاضی در قرآن فضائل امام علی از نظر دشمنان امام علی کشته شدگان بت پرست که به دست با کفایت مولاء علی در جنگها بدر احد خندق تبوک و فتح مکه کشته شد زهرای اطهر زان سبب گفته در قرآن تمام آیه ها حق با علیست |
تير 1400 4
خرداد 1400 3 ارديبهشت 1400 2 فروردين 1400 1 اسفند 1399 12 بهمن 1399 11 دی 1399 10 آذر 1399 9 آبان 1399 8 مهر 1399 7 شهريور 1399 6 مرداد 1399 5 تير 1399 4 خرداد 1399 3 فروردين 1399 1 خرداد 1396 3 ارديبهشت 1396 2 فروردين 1396 1 اسفند 1395 12 بهمن 1395 11 آبان 1395 8 مهر 1395 7 شهريور 1395 6 مرداد 1395 5 تير 1395 4 خرداد 1395 3 ارديبهشت 1395 2 فروردين 1395 1 اسفند 1394 12 بهمن 1394 11 دی 1394 10 آذر 1394 9 آبان 1394 8 مهر 1394 7 شهريور 1394 6 مرداد 1394 5 تير 1394 4 خرداد 1394 3 ارديبهشت 1394 2 اسفند 1393 12 بهمن 1393 11 دی 1393 10 آذر 1393 9 آبان 1393 8 مهر 1393 7 شهريور 1393 6 مرداد 1393 5 تير 1393 4 خرداد 1393 3 ارديبهشت 1393 2 فروردين 1393 1 اسفند 1392 12 بهمن 1392 11 |